Web Analytics Made Easy - Statcounter

عنایت آزغ جوان اهل رامهرمز خوزستان، روستای ابوالفارس و لر است. متولد ۱۳۷۰ است. او چند سال پیش برای کار به تهران آمد. چنان که می‌گوید نتوانست کاری پیدا کند و چاره‌ای نیافت جز دست فروشی.
بساط کوچک او انگشتر‌های نقره‌ای بودند که در همان شب حادثه گم شدند. چنان که تعریف می‌کرد، تلفن همراهش و بساطش را پس از آتش سوزی کلینیک سینا نیافته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او که به کمک شتافته بود، دیگران، بساط او را از زمین برداشته و دار و ندارش را برده بودند!

او تمام دارایی اش را که همان جعبه و موبایل بود کنار خیابان گذاشته و شتابان به کمک شتافته بود تا کسانی که صدای فریادشان از میان شعله‌های آتش و دود پس از انفجار کلینیک سینا در تجریش به گوش می‌رسید جان نسپارند.

بخشی از گفتوگوی رکنا با عنایت آزغ را در ادامه بخوانید:
چرا به داخل آتش رفتی، ممکن بود مانند همان زنانی که گرفتار آتش شده بودند، همانجا گرفتار شوی و آتش و دود جان تو را هم بگیرد؟
غیرتم اجازه نداد. نمی‌توانستم صبر کنم که آن‌ها آنجا بسوزند.

اگر خودت می‌سوختی چه؟
چطور بپذیرم که من زنده بمانم و آن‌ها در آتش بسوزند.

انگار برای او فرقی میان جان خودش و دیگران نبود. صراحتا پاسخ می‌داد. صادقانه برایش جان آن‌ها و خودش دو موضوع جدا نبودند و البته قبل از آنکه آن سخن‌ها را با ما در میان بگذارد، ثابتشان کرده بود. او یازده زن و یک کودک را از میان آتش و دود نجات داده بود و حال ناراحت است برای کسانی که سوختند، اما توانست جان آن‌ها را هم نجات بدهد.

عنایت آزغ از لحظه‌ای برای ما می‌گوید که به داخل آتش رفت او می گوید:

کمی پائین‌تر از تجریش ایستاده بودیم و مشغول دستفروشی بودم. ناگهان صدای انفجار آمد. به سرعت به سمت محل انفجار دویدم. به محل که رسیدم، تعدادی از خانم‌ها را دیدم که در ساختمان حادثه دیده گرفتار مانده بودند و فریاد می‌زدند و کمک می‌خواستند.

عنایت آزغ ادامه داد: صدای کمک خواستنشان هر لحظه بلند‌تر می‌شد و ترس در میان صدایشان بیشتر. دیگر نتوانست صبر کنم و به داخل آتش زدم. از هر طبقه که بالا می‌رفتم شیشه هایش را می‌شکستم. لازم بود هوای خفه خارج شود. طبقات را یکی پس از دیگری طی کردم تا به زنان گرفتار رسیدم، یک نفر آن‌ها حامله بود. توانستیم حدود ۱۰ نفر را نجات بدهیم.

وقتی دیدم خانم‌ها در آتش و دود گرفتار مانده اند و کسی به کمکشان نمی‌رود غریتم اجازه نداد آنجا بایستم. به سمت آتش رفتم. وارد ساختمان شدم.

همه چیز و همه جا داغ بودند. آهن‌های ساختمان هم داغ بودند. طبقات را تا طبقه چهارم بالا رفتم. به طبقه زنان گرفتار در آتش و دود که رسیدم به دنبال شلنگی گشتم وخلاصه یافتم. وضعیت بحرانی داشتند، همه لباس هایشان را خیس کردیم تا بتوانند از میان شعله‌ها و دود رد شوند. وقتی از آن ساختمان دود گرفته و داغ خارج شدیم هیچ کدام وضعیت مناسبی نداشتند. نیرو‌های امدادی رسیدند و بقیه کمک رسانی را انجام دادند.

عنایت چند بار از نگهبان بیمارستان شهدا می‌گوید و اینکه نگهبان آن بیمارستان هم با او همکاری کرده بود تا مصدومین از بیمارستان سوخته خارج شوند.

منبع: فرارو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۵۱۶۶۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بانوی دشتستانی ناجی چند بیمار نیازمند به عضو شد

معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی بوشهر با اشاره به برداشت اعضای بیمار مرگ مغزی در بیمارستان دشتستان، گفت: در این راستا بانوی دشتستانی ناجی چند بیمار نیازمند به عضو شد. - اخبار استانها -

نادر شکیب آزاد در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم در دشتستان، با اشاره به اینکه اهدای عضو بیماران مرگ مغزی به دیگر بیماران نیازمند به اعضا جان می‌بخشد از اهدا عضو بیمار مرگ مغزی یک بانوی دشتستانی خبر داد و اظهار داشت: لیلا حاجیانی ساکن روستای عیسوند شهرستان دشتستان با رضایت خانواده نوع دوستش دومین اهدا کننده عضو سال جاری شد.

وی تصریح کرد: این بانوی 50 ساله با کاهش سطح هوشیاری به بیمارستان شهید گنجی برازجان منتقل شد که بعد از انجام آزمایشات تشخیصی لازم، خون‌ریزی در بطن‌های مغزی به علت فشار خون کنترل نشد و متأسفانه همین امر باعث مرگ مغزی این بانو شد.

شکیب آزاد اضافه کرد: به دنبال تأیید مرگ مغزی این بانو، در نهایت با رضایت پدر و مادر مهربانش، کلیه‌ها و کبد آن برداشت شد.

معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی بوشهر از زحمات کارکنان بخش ICU جراحی، پزشکان تأیید کننده و مدیریت بیمارستان شهید گنجی برازجان در همراهی این عمل خاطرنشان کرد: این 117 همین برداشت عضو استان بوشهر و دومین برداشت اعضای بیماران مرگ مغزی سال جاری است.

وی اضافه کرد: تاکنون 7 قلب بیماران مرگ مغزی از استان بوشهر با پرواز به تهران و شیراز برای پیوند به بیماران انتقال داده شده است.

انتهای پیام/190/

دیگر خبرها

  • مدیرعامل بانک سینا تغییر کرد/ ابدالی سرپرست شد
  • درخشش شطرنج باز خوزستان در مسابقات شهر‌های آسیا
  • آیت الله نورمفیدی: با توجه به اهمیت تعلیم و تربیت معلمان باید از میان بهترین‌ها انتخاب شوند
  • (ویدیو) نجات زنی گرفتار میان دیوار بعد از چهار روز
  • بانوی دشتستانی ناجی چند بیمار نیازمند به عضو شد
  • (ویدئو) لحظه عجیب گرفتار شدن میمون در دهان کروکودیل
  • فال حافظ امروز سه‌شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ با معنی و تفسیر
  • آتش نشانان ناجی جوان٣٣ساله کوهنورد
  • تجمع دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا در حمایت از دانشجویان آمریکایی
  • پیغام هافبک پرسپولیس با شادی گل دردناک